کارگاه «همه تجربه من!» با حضور ابوالفضل جلیلی، نویسنده و کارگردان سینمای ایران در خانه شماره ۲۲ برگزار شد.
به گزارش سینماایدهآل، ابوالفضل جلیلی در ابتدا گفت: اگر قصد دارید هنرمند شوید بدانید که باید نوعی ریاضت را تجربه کنید و به همین دلیل سختی های زیادی در این مسیر پیش روی شما وجود خواهد داشت.
وی با بیان اینکه همواره در زندگی مشغول تفکر درباره سینما است، ادامه داد: یه عقیده من هنرمند خود را وقف رسیدن دیگران به آرامش میکند، اما خود هیچ وقت نمیتواند آن را تجربه کند.
همه ما بازیگر هستیم
جلیلی با بیان اینکه تخصص زیادی در بازیگری دارد، گفت: اعتقادم بر این است که همه ما بازیگر هستیم. و فکر میکنم برای رسیدن به حالت ایدهآل باید همواره از خودگذشتکی داشته باشیم. گاهی از برخی میشنوم که به بازیگری علاقه دارند اما معتقداند که استعدادی در این زمینه ندارند، در صورتی که اگر کسی مشتاق چیزی باشد و نسبت به آن احساس نیاز کند، حتما آن را دنبال خواهد کرد.
کارگردان «گال» درباره انتخاب بازیگر بیان داشت: در انتخاب بازیگر گاهی باید احساسات را دخیل کرد و اگر فکر کردیم بازیگری برای یک نقش مناسب است، حتما به احساس شخصی خود اعتماد کنیم. برای مثال، باید برای یک کاراکتر لمپن به مختصات ظاهری بازیگر نیز توجه جدب داشت.
جلیلی خاطرنشان کرد: زیباترین صحنه عاشقانهای که در یک فیلم دیدم مربوط به «زالاوا» بود که نوع بازی هدی زین العابدین و نوید پور فرج در شکلگیری آن نقش مهمی داشت.
دوست دارم فیلم را زندگی کنم
این فیلمساز درباره استفاده از نابازیگران در فیلمهای خود، خاطرنشان کرد: من همواره به دنبال این موضوع هستم که یک فیلم را زندگی کنم. بسیاری از بازیگران تنها به دنبال تقلید یک نقش هستند بنابراین ترجیح میدهم با بازیگران حرفهای کار نکنم.
کارگردان «داد» در خصوص منابع الهام خود در ساخت یک فیلم نیز گفت: تلاش میکنم زمانی که در سطح اجتماع حاضر میشوم، با دقت به همه افراد و شرایط توجه کرده و هر موقعیت را زندگی کنم. من از سن ۱۶ سالگی وارد فعالیتهای سینمایی شدم. پدر و مادرم مخالف ورود من به دنیای سینما بودند. در نتیجه به بهانه حضور در کلاسهای تقویتی به سینمای آزاد میرفتم که افرادی همچون مهرداد تدین و ابراهیم حقیقی در آن تدریس میکردند. با وجود اینکه تنها سه جلسه در این کلاسها حاضر شدم اما موارد مختلفی را آموختم. در آن کلاسها به هنرجویان گفته میشد که فرآیند دکوپاژ برای کارگردان همچون درد زایمان میماند و دشوار است. در صورتی که من آن را پیچیده نمیبینم، بلکه پیچیدگی در ذهن یک هنرمند وجود دارد.
وی با بیان اینکه هر انگیزه از یک نیاز سرچشمه میگیرد، یادآور شد: اگر این انگیزه در وجود یک هنرمند به وجود آید، مسیر درستی در ارائه یک نقش شکل میگیرد. این روزها مردم ایران دچار نوعی یأس هستند و باید فکر کرد وظیفه یک هنرمند در این شرایط چه میتواند باشد. وجود نوعی رهایی در گقتار و رفتار، هر آدمی او را دوست داشتنی میکند و نباید از این نکته غافل شد.
در کلاس حقیقی متوجه شدم بازیگری مناسب من نیست
جلیلی با بیان اینکه در کلاسهای سینمای آزاد، به طور جدی افراد علاقهمند به سینما تربیت و هدایت میشدند، افزود: یادم می آید بصیر نصیری در اولین کلاس خود عنوان کرد که هر فردی به دنبال کسب شهرت است همین لحظه از کلاس خارج شود. بعدها زمانی که در کلاسهای ابراهیم حقیقی حاضر شدم، فهمیدم برای من فیلمسازی حرفه مناسبتری نسبت به بازیگری است اما. با این وجود از نظر من خالصترین هنر آواز است،
وی در ادامه این کارگاه آموزشی گفت: خانواده من در مقابل هر فعالیت هنری مقاومت داشتند و من در نهایت با هنر نقاشی توانستم رضایت آنها را جلب کنم. در هر حرفه هنری که وارد شدم، به صورت خودآموخته کار کردم و از استاد بیبهره بودم. همچنان هنر اصلی خود را آواز میدانم و در هنگام نیایش به آن روی میآورم. اما درباره سینما باید بگویم که برای توجه به نیازهای درونی خود فیلم میسازم. گاهی با خود فکر میکنم فیلمسازی برای من رسیدن به یک حال خوش و سپس انتقال آن به دیگران است. آرزوی من این است که فیلمی بسازم تا همه مردم ایران بتوانند به واسطه تماشای آن حال خوشی را تجربه کنند.
به دنبال سینمای مینیمالیستی هستم
جلیلی ابراز داشت: من میتوانم بهترین عوامل فنی را وارد کارهای خود کنم و به لحاظ بصری نتیجهای غنی ارائه دهم. اما با خود فکر میکنم من صاحب اندیشه هستم و به همین دلیل به دنبال نوعی سینمای مینیمالیستی و پرمحتوا هستم. بسیاری از فیلمها به واسطه عواملی چون موسیقی مخاطب را به وجود میآورند، اما من میخواهم به واسطه خلوص ذاتی فیلم تماشاگر را درگیر کنم و به همین دلیل آگاهانه از تکنیک فاصله میگیرم که البته همین مسئله نیز خود یک تکنیک به شمار میرود.
کارگردان «حافظ» افزود: من تنها به حافظ، سعدی و مولانا حسودی میکنم. افرادی که با کمترین امکانات آثاری را به وجود آوردهاند که همچنان جهان در پی آن است. من میخواهم در مدیوم سینما چنین کیفیتی را تجربه کنم.
سینما باید چشم قصه گو داشته باشد
وی با بیان اینکه اولین اولویت در سینما چشم است، بیان داشت: سینما باید دارای چشم قصهگو باشد به همین دلیل نیاز است تا در شخصیت پردازی و انتخاب تلاش کرد تا با بازیگر زندگی کرده و او را به نقطه درستی هدایت کنیم. برای رسیدن به این کیفیت باید نوعی رابطه دوستی با بازیگر شکل بگیرد.
جلیلی ابراز داشت: به عقیده من بیشتر بازیگران سینمای ایران عموما مونوتن هستند و اگر به بازیگران مناسبی دسترسی داشته باشم، در هر سال ۳ فیلم میسازم. اما متاسفانه در ایران بازیگران مرکبخوان نداریم.
این فیلمساز در پایان یادآور شد: ناصر تقوایی فیلسوف سینما است و به نظرم بهترین کارگردان سینمای ایران به شمار میرود. او به صورت فریم به فریم روی فیلم های خود کار میکند و زمان زیادی را صرف تمرین با بازیگران میکند. https://cinemaideal.ir/vdcg.u9trak973pr4a.html