حضور چهره های سرشناس و مشهور موسیقی در سینمای جهان امر متداولی است که نمونه های بسیار به ویژه در هالیوود دارد. از فرانک سیناترا در دوره کلاسیک گرفته تا خواننده های دیگری همچون: شر، امینم و آیس کیوب که هر کدام طرفداران خاص خود را داشته و گیشه پررونق تری را برای کمپانی ها رقم می زدند.
شوخی با گذشته و عناصر شناخته شده آن، یکی از ایده های آشنا و امتحان پس داده در ژانر کمدی است که سینماگران کشورمان علاقه ویژه ای به آن داشته و احتمالا در آینده نیز شاهد نمونه های بیشتری در این باب خواهیم بود.
مگر تمام فیلمهایی که با ستارههای مورد علاقه شما و در ارگانها و سازمانهای مختلف همفکر شما ساخته میشوند، با پرداخت دستمزدهای بیرویه و هزینههای هنگفت از بیتالمال که سر به فلک میکشند، چه حاصل مادی و معنوی برای این سینما دارند؟
تینا جلالی- یک: چند روز پیش بود که پیمان جبلی، رییس سازمان صداوسیما در دیدار با برنامهسازان نوروز در شهرک سینمایی غزالی گفته بود: «زحمات امسال همکارانمان در نوروز مصداق یک کار تمیز و خوب را فراهم آورد و نهایت تلاشها صورت گرفته تا بتوان رسانه ملی را در این موقعیت روسپید کرد.» این صحبتهای آقای جبلی در حالی مطرح ...
ژانر کمدی به عنوان یکی از قدیمی ترین و در عین حال محبوب ترین ژانرهای تاریخ سینما، در کشورمان طرفداران پروپاقرصی داشته و همواره در فهرست پرفروش ترین فیلم های سال چند رتبه ای را به خود اختصاص می دهد.
بابک جوادی
الگوبرداری از آثار کلاسیک تاریخ سینما، اتفاق معمول و متداولی است که در سال های اخیر و با توجه به ضعف مفرط در فیلمنامه نویسی بسیار پررنگ تر از گذشته شده است. در سینما و نیز شبکه نمایش خانگی کشورمان نیز چنین اتفاقی کم و بیش رخ داده و می توان آن را در طراحی خطوط کلی قصه ها به عینه مشاهده کرد. فیلم سینمایی سرگیجه ساخته آلفرد هیچکاک که یکی ...
این روزها که پلتفرم های نمایش آنلاین جایگاه خود را در جهان سرگرمی پیدا کرده و میلیون ها مخاطب در سراسر جهان دارند، آن چیزی که به آنها اعتبار بخشیده و ارزش سهامشان را بالا می برد چیزی جز شناخت ذائقه تماشاگر و تنوع در سبد تولیدی شان نیست.
پیمان قاسمخانی در سریال «روزی روزگاری مریخ» با خلق کاراکتر لمپن و بیقید ناصر تغییر رویه داده، او در روزی روزگاری مریخ یک شخصیت لمپن به نام «ناصر» را جایگزین شخصیتهای فرهیخته قبلیاش کرده است.
سارا بهرامی تاکنون پنج سریال در شبکه خانگی بازی کرده است اما بهره ای که باید از آن ها بدست نیاوردهاست از همین رو میتوان او را یک بازنده مطلق در عرصه شبکه خانگی دانست.
میگفت: «آدمها قابل تقسیم به دو گروه هستند؛ آنهایی که به استادیوم فوتبال رفتهاند یا نرفتهاند. در دل جمع اشک ریختهاند یا نریختهاند. خندیدهاند یا نخندیدهاند. فریاد کشیدهاند یا نکشیدهاند...و سرانجام فوتبال را دوست دارند یا ندارند.»
سرشت کنشمند اجرا، سندرمی است که کمتر بازیگری از بدو حضورش مقابل دوربین، با آن در تعامل است. برخی بازیگران، ذاتا از آن بهرهمند هستند و برخی دیگر، به مرور زمان، به شکلی اکتسابی، از مظاهر آن بهرهمند میشوند.