از اوایل دهه پنجاه به بعد فیلم های بلند سینمایی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید شدند که به لحاظ قصه و ساختار فنی دارای فصول مشترکی بودند.

لیپار: فیلمی نوجوانانه از قلب سیستان و بلوچستان
27 آبان 1404 ساعت 15:22
از اوایل دهه پنجاه به بعد فیلم های بلند سینمایی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید شدند که به لحاظ قصه و ساختار فنی دارای فصول مشترکی بودند.
از اوایل دهه پنجاه به بعد فیلم های بلند سینمایی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید شدند که به لحاظ قصه و ساختار فنی دارای فصول مشترکی بودند. فیلمسازان بزرگی همچون: عباس کیارستمی، ابراهیم فروزش و... در کانون پا گرفته و به مرور در دهه شصت پایه های سینمای کانونی را محکم تر کردند. اما در دو دهه اخیر دیگر خبری از سینمای کانونی که در دهه هفتاد به سمت آثار صرفا جشنواره پسند و بعضا سیاه نمایی رفته، نبوده و تنها گاه تک جرقه هایی در این باب زده شده که «لیپار» ساخته حسین ریگی یکی از آنها است. فیلمی که این روزها شاهد پخش آنلاین آن از پلتفرم فیلیمو هستیم.
فیلمی با محوریت قهرمان نوجوان خود برکت که به دنبال مادر ناپدید شده خود می گردد. سفر و جستجو بن مایه فیلمنامه لیپار را تشکیل می دهند که پیش از این نمونه های زیادی در سینمای کودک و نوجوان ایران داشته است.
در یک سوم نخست، شاهد کشمکش های برکت و پدرش ستار هستیم که سرانجام به تلاش برکت برای فراهم کردن پول خروج غیرقانونی از مرز از طریق دوستش ختم می شود. در این بین، شعله خاله برکت دیگر شخصیت مهم فیلم است که در جبهه قهرمان قرار داشته و آن را تقویت می کند.
رازی که ستار و شعله و بقیه از برکت پنهان نگه داشته اند، نکته کلیدی فیلمنامه است که ریگی و نویسندگان فیلمنامه لیپار تکه هایی از آن را در اختیار تماشاگران گذاشته و با دست باز برابر آنها بازی می کنند.
آشنایی برکت با آپاراتچی قدیمی سینمای تعطیل شده که اینک به کلوپ بازی های رایانه ای نوجوان ها بدل شده، نقطه عطف نیمه میانی فیلم است که داستانک جذابی را خلق می کند. داستانکی که حدیث نفس عشاق سینما بوده و تماشاگر را به حال و هوای سینما پارادیزوی تورناتوره می برد. با تکیه بر آپاراتچی و برکت که قرار است قرینه آلفردو و سالواتوره باشند.
علاقه برکت به فیلم های بالیوودی هم بهانه ای برای ابراز ارادت کارگردان به فیلم کالت شعله است که تا حدود زیادی در بافت قصه جا می افتد و با توجه به اینکه برکت مادرش را در هندوستان تصور می کند، طبیعی هم به نظر می رسد.
حسین ریگی از معدود فیلمسازان سال های اخیر سینمای ایران است که از زادگاه خود سیستان و بلوچستان در آثارش فاصله نگرفته و به خوبی از این اقلیم زیبا و جذاب برای خلق آثار خود و بیان مساله اش بهره گرفته است. بدون آن که صرفا درگیر ظاهر بکر و زیبای منطقه شود.
بازیگر نوجوانی هم که برای ایفای نقش برکت انتخاب شده، به درستی هدایت شده و نقش را از کاردرآورده است. بازیگران غیربومی فیلم همچون:مهران احمدی و بهناز جعفری نیز به خوبی در قالب نقش های خود رفته و باورپذیر جلوه می کنند.
کلام آخر اینکه سینمای ایران به فیلم هایی از جنس لیپار نیاز دارد، فیلم هایی که می تواند تماشاگران سینمای ایران را با این اقلیم زیبا آشنا کند و مخاطبان آن خطه را به سالن سینما بازگرداند.
سپیده خان محمدپور
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران
کد مطلب: 5590